تا کنون به این موضوع اندیشیده اید که ریشه اعتماد به نفس چیستو چطور میشود که بعضی از بچه ها اعتمادبنفس بالا و بعضی از بچه ها اعتمادبنفس پایین دارند. عجیب تر از آن گاهی دو کودک را میبینیم که در محیط یکسانی بزرگ شده اند و تربیت یکسانی دارند اما یکی اعتمادبنفس بالا و دیگری اعتمادبنفس پایینی دارد به راستی ریشه اعتماد به نفس کجاست که چنین مواردی را شاهد میشویم؟ بنیاد اعتماد به نفس چیستکه گاهی بعضی از روانشناسان میگویند فلان شخص ژنتیکا اعتماد به نفسپایین تری دارد و برای کار بر روی ریشه اعتماد به نفس او تلاش بیشتری باید صورت پذیرد.
ریشه اعتماد به نفس چیست؟
در شکل گیری ریشه اعتماد به نفسافراد موارد زیادی نظیر خانواده، گروه همسالان، محیط زندگی و ... دخیل هستند اما چطور میشود که گاهی دو فرد که در تمام این موارد باهم یکسان هستند اعتماد به نفسیکسانی ندارند؟ اینجاست که مبحث دیگری در ریشه اعتماد به نفس مطرح میشود و آنهم ژنتیک و دیگری نحوه مواجه فرد با چالش ها است.
حقیقتا ژنتیک در ریشه اعتماد به نفسهمان چیزی است که از کنترل ما خارج است اگر فردی ذاتا با سطح اعتمادبنفس بالا و یا پایینی به دنیا می آید دیگر کار زیادی از دست ما بر نمی آید ما میتوانیم با در نظر گرفتن ریشه اعتماد به نفساو شرایط را کنترل کنیم اما نمیتوانیم او را به سطح فردی که سطح اعتماد به نفس بسیار بالایی دارد برسانیم. اما مورد دیگر در ریشه اعتماد به نفس طرز مواجه فرد با مشکلات و چالش های زندگی است مثلا دوخواهر را درنظر بگیرید که یکی در برابر ظلم سکوت و دیگری شورش میکند این برمیگردد به ریشه اعتماد به نفس او و اینکه او تصمیم گرفته در برابر یک مشکل خاص چه ریکشنی نشان دهد. البته الگوی فرد در زندگی هم تاثیر گذار است. گاهی در زمان شکل گیری ریشه اعتماد به نفس افراد یک کودک مادرش را به عنوا الگو و قهرمان خود انتخاب میکند و یک کودک دیگر پدرش را.
تقویت ریشه اعتماد به نفسافراد
راه های افزایش ریشه اعتماد به نفس
در ادامه ۹ راهکار عملی را برای افزایش ریشه اعتماد به نفسبه شما معرفی می کنیم.
تمرین شجاعت و ایجاد ریشه اعتماد به نفس(مزایای ترس)
غلبه بر ترس یکی از بهترین تکنیک های موفقیت و تحول فردی است. اما ترس به خودی خود چیز بدی نیست. ترس برای این وجود دارد تا ما را از خطر فیزیکی حفظ نماید.غریزهای است که برای حفاظت از ما در برابر خورده شدن توسط شکارچی وجود دارد. اما با وجود اینکه در خانههای مدرن خویش در امنیت به سر میبریم، این ترس برای مواجه با استرس روزمرۀ مدرن فعال میشود که باعث تحریک احساسات منفی مانند شرم، ناراحتی و ترس میگردد. این تجربهها در پس زمینۀ روان ما اجرا میشوند و فضای ذهنی زیادی را اشغال میکنند. درست همانند اپلیکیشنهای موبایل که در پس زمینه اجرا میشوند و حافظه و باطری گوشی را مصرف مینمایند. هنگامی که در نقطۀ امن خویش به سر میبریم و با فعالیتهای روزمره از این تجارب ناخوشایند در امان هستیم، بدون آگاهی از توانایی خویش برای رشد و پیشرفت مهارتهایمان زندگی میکنیم. هرچقدر کمتر فرصتهایی برای اشتباه و شکست داشته باشیم، خروج از نقطۀ امن هراسانگیزتر خواهد بود. اما هنگامی که از آن خارج میشویم، حتی اگر به تواناییمان اعتماد نداشته باشیم، شجاعت ما را فرا میگیرد. در قلمرو شناختهها، اعتماد به خویش، بدون هیچگونه مشکلی کار خودش را انجام میدهد، اما در قلمرو ترس از ناشناختهها، شجاعت کنترل را به دست میگیرد. شجاعت خصیصهای است که به نسبت حرمت نفس، نیکوتر میباشد زیرا نیازمند توان بیشتری است و معمولاً یک شخص شجاع هیچگونه محدودیتی برای رشد و موفقیت نمیشناسد.
برای تقویت ریشه شکرگزار ترس هایتان باشید
ما میتوانیم به خاطر ترس شکرگزار باشیم. میتوانیم یاد بگیریم مشتاقانه آن را بپذیریم، منشأ آن را درک کنیم و بهعنوان نشانهای برای آنچه که نیاز است مورد رسیدگی قرار گیرد، از آن استفاده ببریم. ترس ابزاری قدرتمند برای مرتبسازی کمد ذهن است. دقیقاً همانند مرتب کردن کمد، میتوانیم چیزهایی که میخواهیم برای مدت بیشتری نگه داریم را دستهبندی کنیم. هنگامی که مرتبسازی انجام گیرد، احساس تازگی و پر انرژی بودن خواهیم کرد. اما همیشه نمیتوان با خم کردن انگشتان بر روی هم و امیدوار بودن بر ترس غلبه کرد.
ما انسانها موجودات عجیبی هستیم، انتظار داریم ترسمان در یک لحظه ناپدید شود. ما نباید انتظار داشته باشیم که ویولن را برداریم و فوراً قطعۀ Vivaldi را بنوازیم.
2 راهکار برای ساختن و حفظ ریشه اعتماد به نفس
می دانید که من نیز مثل بسیاری از روانشناسان نوین بر این باورم که اعتماد به خویش نیز چون عزت نفس یک مهارت است و برای کسب هر مهارتی باید تمرین و تکرار کرد. برای ایجاد حرمت نفس، باید این حس را تمرین کنید. مارتین سلیگمن به ما یادآوری میکند که خودپندارۀ مثبت به تنهایی هیچ چیزی تولید نمیکند. حس امنیت در فرد از رفتار مثبت و سازنده بر میخیزد. اما «پاجارس» می گوید: این بدان معنا نیست که احساس امنیت و اطمینان به خویشتن برای سلامتی مهم نیست. اعتماد بنفس و خودکارآمدی بالا با بسیاری از جنبههای سلامت روانی و جسمانی در ارتباط است. بسیاری از ما میخواهیم و بسیار هم دوست داریم که ریشه اعتماد به نفسبالا داشته باشیم اما درگیر غلبه بر تزلزل، ترس و افکار منفی هستیم. با اندکی تفکر، تلاش زیاد و شاید تغییری در ادراک خود بتوانیم به سمت اعتقادی قدرتمند و با ثبات دربارۀ خویش پیش برویم.
سلامتی نمیتواند فقط در ذهن ما وجود داشته باشد. سلامتی ترکیبی است از معنا، روابط خوب و دستاوردها « مارتین سلیگمن »
۱. در حالتی مطمئن بنشینید یا بایستید
روانشناس دانشگاه هاروارد، «اِمی کادی و سایرین»، بر روی تاثیرات حالتهای مطمئن بدن بر هورمونهای ما تحقیق کردهاند. به دنبال احساسات اطمینان و اعتماد به خود در بدن خود بگردید و آنها را بیشتر تمرین کنید. پاهای خود بر روی زمین را حس کنید، بدن خود را باز و راحت نگه دارید. شکوهمند فکر کنید.
پیام اصلی او در ویدئو این است که حالات بدن فرد، تنها سطح اعتماد یا تزلزل او را منعکس نمیکند. حالت بدن پیامهایی به مغز میفرستد که به شما میگوید دقیقاً چه حسی دارید. با توجه به این مسئله، اگر میخواهید احساس قدرتمندی از اوج اعتماد به خویش داشته باشید، باید کاری کنید که بدنتان آن پیامها را به مغز ارسال کند. استوار بایستید، صاف بنشینید و لبخند به لب داشته باشید.
۲. حضور را تمرین کنید
این تکنیک که شبیه به مفهوم ذهن آگاهی است، مزایای زیادی برای سلامت جسمانی و روانی شما دارد. شما میتوانید در هر زمانی و هرجایی ذهن آگاهی را تمرین کنید. میتوانید همین الان با دنبال کردن مراحل زیر، آن را امتحان کنید: از آگاهی خود آگاه شوید؛ یعنی خودتان و محیط اطرافتان را مشاهده کنید. با احساسات بدنی خویش شروع کنید، پاهای خود، شکم و سینه، بازوها و گردن و سر خود را حس کنید. دقت کنید که نفستان وارد و خارج میشود. دقت کنید که احساسات فراوانی را تجربه مینمایید. به آنچه که در دامنۀ بینایی شما قرار دارد، دقت کنید. به آنچه که میشنوید نیز دقت کنید. شاید احساسات طعم و بو نیز وارد آگاهی شما بشوند. سپس فراتر از این احساسات بروید تا انرژی، سکوت یا سر و صدای اطراف خود را حس کنید. حضور خود را حس کنید.
مشاهده پست مشابه : ۱۶ راهكار عملي براي تقويت اعتماد به نفس